بلاگ سمیرمی

۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «sib» ثبت شده است

سیب بنفش


بار اول که گره خورد نگاهم با او 

سیب های دلمان ریخت زمین

هیچکس آنجا بود 


هردومان بی خبر از حادثه ی آینده

غافل از رسم غریبی که خدا دارد دوست

و همه باخبریم 


عاشقانه گفتم: سیب ها را بردار ..

۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
semi romi

سیب ..


کرم دندان هایم را 

خورد ..


از بس در قاب زندگی گفتم : 

سیب !

۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
semi romi